چهارشنبه، 6 آذر 1387 - شماره 1830
   
 
صفحه نخست :: روزنامه :: صفحه نخست
گفت و گو با رئيس کميسيون انرژي مجلس
چگونگي تامين گاز براي سوخت زمستان

گروه اقتصادي؛ رويا خالقي
توليد، عرضه و قطع گاز در زمستان موضوع اصلي گفت وگو با رئيس کميسيون انرژي مجلس در خانه ملت است. حميدرضا کاتوزيان اگرچه از مصرف بي رويه انرژي گلايه دارد اما مسوولان وزارت نفت و نيرو را به خاطر تاخير در اجراي پروژه هايشان مورد مواخذه قرار داده و معتقد است اگر وعده هاي غلامحسين نوذري و مديرانش مبني بر عدم قطع گاز در زمستان محقق نشود به فراخور سمت مديريتي شان مورد مواخذه سختي قرار مي گيرند. او مي گويد چطور ممکن است با کاهش اخير دماي هوا گاز نيروگاه آبادان قطع مي شود و مسوولان وزارت نفت اين گونه وعده مي دهند. حميدرضا کاتوزيان اعتقاد دارد قطع گاز صنايع و نيروگاه ها به معني عدم قطع گاز نيست. پس مسوولان وزارت نفت براي وعده دادن بيشتر دقت کنند و ...

-بحث تامين گاز يکي از دغدغه هاي اين روزهاي شهروندان است که با وعده هاي محقق نشده مسوولان اين نگراني تشديد شده.اگر مکان دارد در مورد تامين گاز در زمستان به صورت کامل توضيح دهيد.

در ارتباط با بحث تامين گاز مکرر عرض کردم ايران يکي از کشورهاي بسيار پرمصرف در زمينه انرژي است و اين بدين خاطر است که الگوي مصرف مناسبي در کشور وجود ندارد در نتيجه هم مردم و هم بخش صنعتي نوع مصرف و مدل مصرف شان همراه با تلفات و هدر دادن انرژي است به همين خاطر کميتي در دنيا به عنوان شاخص شدت انرژي براي اندازه گيري ميزان بازدهي انرژي کشورها تدوين شده است که عبارتند از تعداد بشکه نفت خام بر ميزان توليد ناخالص داخلي (GDP)، يعني چقدر نفت خام بايد مصرف شود تا هزار دلارGDP توليد شود. طبق محاسبات شرکت ملي نفت که در اختيار کميسيون انرژي مجلس قرار گرفته اين رقم براي ايران 68/1 است در حالي که براي ژاپن 11/0 است در چين که مصرف انرژي آن بالاست برابر 72/0 است. مقايسه اين آمار نشان مي دهد شدت انرژي در ايران 15 برابر ژاپن و بيش از دو برابر چين است و تلفات و هدر روي انرژي در کشور يک امر بسيار متداول است و اين براي کشوري با ايده هاي اسلامي که صرفه جويي و عدم اسراف مورد تاکيد قرارگرفته چندان درست نيست، در حقيقت ما قانون ديني خود را در بخش انرژي نقض کرديم.

-با اين آمارهايي که بارها از سوي مسوولان عنوان شده و شما هم يک بار ديگر عنوان کرديد چه دورنمايي از آينده مصرف انرژي در ايران متصور هستيد؟

با روند کنوني مصرف انرژي پيش بيني وضع آينده چندان سخت به نظر نمي رسد. با قاطعيت مي گويم که در افق چشم انداز يعني 1404 ما با روند فعلي به مصرف روزانه 5/2 ميليارد متر مکعب گاز خواهيم رسيد. يعني يکي از پرمصرف ترين کشورها در بخش گاز خواهيم بود که براي کشور بسيار خطرناک است. در آن روز نه تنها منابع داخلي کفاف نمي دهد بلکه بزرگ ترين وارد کننده گاز هم خواهيم شد البته اگر چنين گازي براي وارد کردن وجود داشته باشد.

-چه بايد کرد؟

بايد الگوي مصرف را اصلاح کرد. در حال حاضر همه مسوولان و مردم به بخش عرضه براي توليد بيشتر اعمال فشار مي کنند در حالي که چنين فشاري روي طرف تقاضا و مصرف کننده وجود ندارد. همه دولت ها همت شان اين است که نفت و گاز استخراج، و نياز داخلي را تامين کنند يا صادر کنند بدون اينکه به نوع و الگوي مصرف داخلي توجه کنند. مدل مصرف در ايران اصلاً بهينه نيست. با وضعيت مصرف موجود منابع بين نسلي يعني آن چيزي که بيش از حق اين نسل است مصرف شده و هدر مي رود.

-با همه اين توضيحات تامين گاز در زمستان را چگونه پيش بيني مي کنيد؟

تامين گاز زمستان از مشکلات ذکر شده فوق مبرا نيست. ملاحظه مي کنيد بسياري از منازل و ساختمان هاي دولتي از سيستم عايق کاري استفاده نمي کنند لذا انرژي زيادي هدر مي رود. علاوه بر اين مردم تصورشان اين است که در زمستان با تامين حرارت و گرماي زياد در منازل بايد با لباس راحت بگردند در حالي که در بيرون خانه ممکن است 70 سانتيمتر برف باريده باشد. چنين رويه يي در دنيا وجود ندارد يعني مردم در زمستان با شعله کم منازل شان را تا حد بسيار جزيي گرم نگه مي دارند ولي از لباس گرم تر و مناسب فصل استفاده مي کنند به خاطر اينکه مصرف انرژي افزايش زيادي پيدا نکند.


-چاره اين کار چيست؟

يکي از روش هاي کنترل و تنظيم رفتار مصرف کننده، واقعي کردن قيمت هاست که دولت ها هميشه از اين موضوع پرهيز کرده و مي خواهند از اين موضوع فرار کنند. در واقع دولت ها هدفشان راضي نگه داشتن مردم است در حالي که با واقعي کردن قيمت نيز مي توان مردم را خوشحال و راضي نگه داشت و مصرف را کنترل کرد.

-آقاي دکتر کارشناسان زيادي معتقدند بايد در مصرف صرفه جويي کرد اما در عمل هيچ کار زيربنايي در اين راستا صورت نگرفته که نشان دهنده آن است که هيچ برنامه مدوني در اين زمينه وجود ندارد و تنها در حد شعار است.

من تا حدودي با حرف شما موافقم. کارهايي که در دنيا در اين زمينه صورت گرفته مي تواند الگوي خوبي براي ما باشد و بايد از اين الگوها بهره برداري کرد. استفاده از تکنولوژي هاي جديد در ساختمان به عنوان مثال استفاده از شيشه هاي دوجداره، عايق هاي سقف و ديوار بسيار موثر است متاسفانه در ايران شهرداري ها روي اين استانداردها تاکيد نمي کنند و اين نقص به شهرداري ها وارد است که چرا استانداردهاي ساختماني را اعمال و بر آن نظارت نمي کنند، چرا دستگاه هاي نظارتي با شهرداري ها برخورد نمي کنند. کميسيون انرژي بر قوانين مرتبط با الگوي مصرف و فعال شدن آن بسيار تاکيد دارد.

البته غيراستاندارد بودن موتور خودروها که موجب افزايش مصرف سوخت (بنزين و گازوييل)مي شود را هم نبايد از نظر دور داشت. عموم موتورهاي مصرفي فعلي (پژو 405، پارس، سمند، زانتيا، ميني بوس ها و بسياري از اتوبوس ها) از رده خارج بوده و موتورهاي مدرن با استاندارد جهاني مصرف سوخت بسيار کمتري دارند.

-الگوي مصرف در ايران چقدر به نرم جهاني نزديک است؟

متاسفانه 95درصد مصرف انرژي در ايران همراه با اسراف و هدر دادن است به خاطر اينکه ساختمان ها طوري ساخته شده که در واقع عايق کاري مناسبي ندارند و نوعي فرهنگ پرمصرفي در جامعه حاکم است. اميد ما سال ها به سازمان بهينه سازي مصرف سوخت بود اما آثار قابل ملاحظه يي از فعاليت هاي اين شرکت ديده نشد جز در زمينه سي ان جي سوز کردن خودروها که البته آن هم داستان مجزايي دارد. ولي در هر صورت نياز به مجموعه يي است که در زمينه اعمال قانون درخصوص الگوي مصرف انرژي اعمال نظر کند. همان طور که شما گفتيد در زمينه بهينه سازي مصرف انرژي حرف هاي زيادي زده شده ولي عملاً به صورت اجرايي در نيامده، تاکيد مي کنم مساله قيمت بسيار مهم است. تا قيمت واقعي نشود در نحوه مصرف انرژي تغييري ايجاد نمي شود و به همين روال ادامه پيدا مي کند. در حال حاضر نفت، گاز، برق همه به قيمت بسيار نازل در اختيار مردم قرار مي گيرد.

-آقاي کاتوزيان من فکر مي کنم آن گونه که کارشناسان و صاحبنظران معتقدند قيمت آنقدر در نحوه مصرف تاثيرگذار نيست چون قيمت گاز پر مصر ف ها سال گذشته تصاعدي افزايش پيدا کرد اما بر روند مصرف آنها تاثيري نداشت؟

قيمت مهم است اما به شرط آنکه قانون به درستي عمل و اعمال شود. جرائم و تشويق در کنار هم وجود داشته باشد. در کشور ما متاسفانه به اين ترتيب برخورد نمي کنند. چون نفت و گاز زير پايمان است و تصور مان اين است که الي الابد وجود دارد هدر دادن آن را مهم نمي دانيم. من فکر مي کنم بايد اعمال قانون و نظارت جدي شود. در حال حاضر دهک هاي بالايي که مثلاً استخر سر پوشيده دارند استخرهايشان را با سيستم گرمايش که داخل استخر نصب شده به صورت شبانه روز گرم نگه مي دارند اين گروه علاوه بر پرداخت قيمت واقعي بايد جريمه هم بشوند. اين استدلال هم که پول بيشتر مي دهيم پس بيشتر مصرف مي کنيم درست نيست. منابع ملي ما محدود است و در حال هدر رفتن، کسي که آن را هدر مي دهد بايد با مکانيسم مناسب رفتارش تنظيم شود.

-بحث من هم همين است در واقع قيمت تاثير زيادي بر نحوه مصرف ندارد به عنوان مثال افزايش قيمت بنزين تنها يک ماه مصرف را تحت کنترل قرار داد در واقع نقش قيمت بسيار کمرنگ است.

به نظر من اين گونه نيست. قيمت مي تواند خيلي موثر باشد نمونه اش بنزين سوپر وقتي 540 تومان شد صف هاي بنزين سوپر بسيار کاهش پيدا کرد و تلمبه سوخت سوپر جايش را به بنزين معمولي سپرد. در واقع مصرف کننده با افزايش قيمت، کمتر مصرف مي کند. بحث افزايش قيمت به عنوان عامل کاهنده در دنيا موثر واقع شده است. در مورد بنزين متاسفانه درست عمل نشد و راه هاي تخلف باز گذاشته شد و دولت سهميه را افزايش داد يا به خاطر بعضي تعطيلات سهميه جديد گذاشت يعني خودش نقض غرض کرد.

-سيستم برنامه ريزي در دنيا و نحوه مديريت شان اصلاً با ايران قابل مقايسه نيست به عنوان مثال در ايران مصرف کننده بايد قيمت بين المللي براي سوخت بپردازد (آن گونه که مسوولان مي خواهند) در حالي که نحوه دريافت حقوق آنها بين المللي نيست يا حتي خودرو را به قيمت بين المللي نمي خرند و سيستم حمل و نقل عمومي جوابگوي سيل عظيم جابه جايي مردم نيست. بدين ترتيب به نظر نمي رسد مقايسه ايران در اين سطح با کشورهاي پيشرفته درست باشد.

براي اصلاح ساختار اقتصاد بيمار کشور آزادسازي ها و واقعي کردن قيمت ها يک جراحي دردناک اما غيرقابل اجتناب است. نمي شود کشور را تا قيامت يارانه يي اداره کرد. روزي منابع اين يارانه ها (نفت و گاز) به پايان مي رسد و راهي براي تامين مالي يارانه ها و اداره مملکت باقي نمي ماند. اما همان طور که اشاره کرديد چون بخشي از جامعه به لحاظ استطاعت مالي توان تحمل اين آزادسازي ها و قيمت ها را ندارند براي جبران بخشي از فشاري که به اين اقشار وارد خواهد شد به صورت ديگري اين يارانه به آنها برگردانده شود. ملاحظه مي کنيد که اين بحث در طرح تحول اقتصادي دولت هم مطرح است ولي باز هم تاکيد مي کنم قيمت در کاهش مصرف انرژي بسيار موثر است. اگر قيمت واقعي شود مصرف کاهش پيدا مي کند.

-پس چرا مجلس هفتم قيمت سوخت را تثبيت کرد در حالي که با پيشنهاد وزارت زمان زنگنه هم اکنون قيمت بنزين به سطح واقعي مي رسيد؟

از موضوع تثبيت قيمت ها هميشه يک برداشت اشتباه مي شود و آن اينکه تصور شده مجلس هفتم براي هميشه قيمت ها را تثبيت کرد در حالي که اين طرح تنها براي يک سال تصويب شد و طبق اصلاحي که در قانون برنامه صورت گرفت، قرار شد دولت ها در صورت صلاحديد هر سال شهريورماه براي تغيير قيمت ها لايحه بياورند البته دولت ها اين طور عمل نکردند که بايد دليل آن را خودشان توضيح دهند. اما دو سال اجرا شد و در واقع دو سال از واقعي شدن قيمت سوخت فاصله گرفتيم. عرض کردم دولت بايد لايحه مي آورد.

-مجلس که اين طرح را با اکثريت آرا تصويب کرد و حدادعادل آن را هديه مجلس هفتم به مردم عنوان کرد آيا به دولت در اين زمينه هشدار نداد؟

خير، ببينيد در قانون برنامه آورده شد که قيمت ها براي يک سال تثبيت شود. اگر دولت خواست افزايش قيمت دهد شهريور ماه در مجلس لايحه بياورد اما دولت اين کار را نکرد. مثلاً وقتي بنزين 100 تومان شد دولت لايحه آورد. تثبيت قيمت براي الي الابد نبود.

-در واقع شما دولت آقاي خاتمي را که تنها اشتباه دولتش را عدم واقعي کردن قيمت سوخت مي دانست، مقصر مي دانيد؟

من کسي را مقصر نمي دانم. حرف من اين است که دولت بايد لايحه مي آورد. در حال حاضر در اين زمينه با وزارت نيرو درخصوص تعرفه پايين برق که خود وزارتخانه نيز گله مند است بحث داريم. ما به وزارت نيرو تاکيد کرديم، لايحه بياورد چون مجلس در اين موضوعات بررسي و تصويب کننده است و طراح نيست. اگرچه وزارت نيرو بر غيرواقعي و ارزان بودن قيمت برق و آب تاکيد دارد اما هنوز لايحه نياورده است. در هر صورت دست دولت ها براي افزايش قيمت ها باز است.

-سوالي که پيش مي آيد و به نوعي به تناقضات گفتاري شما دامن مي زند اين است که شما مي گوييد ما طراح نيستيم در حالي که تثبيت قيمت ها طرح مجلس هفتم بود که دولت را ملزم به اجراي آن کرد پس شما مي توانستيد دولت را نسبت به عواقب ادامه اجراي آن مطلع کنيد يا حداقل آن را تصويب نکنيد. اينکه توپ را تنها در زمين دولت بيندازيد چندان معقول به نظر نمي رسد.

تثبيت قيمت ها مربوط به شرايطي بود که هر سال در شروع سال نو يک موج بي حساب و بي نظم از افزايش قيمت ها اوضاع کشور را به هم مي ريخت. براي کنترل اين وضعيت تصميم بر اين شد که يک بار مجلس ورود کرده و قيمت برخي از اقلام مهم را براي يک سال (از شهريور سال 1383) تثبيت کند و تصريح کرديم که هر سال شهريور ماه زمان تغيير قيمت است. باز هم تکرار مي کنم که «دولت ها طبق قانون برنامه ملزم شدند هر سال شهريور ماه براي تغيير قيمت ها لايحه بياورند». بنابراين وظيفه آوردن لايحه براي تغيير قيمت برعهده دولت ها گذاشته شده است چون آنها از نزديک با تغيير شرايط و مسائل اجرايي دست به گريبان هستند و اصلاً مساله توپ اندازي در زمين اين و آن نيست. مجلس و دولت در واقع بخش بزرگي از حاکميت هستند و متحد بايد عمل کنند.

-آقاي دکتر هنوز بحث تامين گاز در زمستان در اين گفت وگو به طور کامل باز نشده اگر امکان دارد در اين زمينه توضيح دهيد؟

طبق آماري که شرکت ملي گاز در اختيار کميسيون انرژي قرار داد مصرف گاز در زمستان امسال به 700 ميليون متر مکعب (م م م) در بخش تجاري و خانگي مي رسد و طبق همين آمار در حالت خوشبينانه توليد گاز به 530 م م م خواهد رسيد بنابراين 170 ميليون م م م کمبود گاز وجود دارد که بخشي از فشار اين کمبود به صنايع و بخشي به وزارت نيرو تحميل مي شود. يعني صنايع به احتمال خيلي زياد در فصول سرد با قطع گاز مواجه مي شوند. وزارت نيرو که در پيک مصرف برق در تابستان 176 ميليون م م م (5 و6 مردادماه که هوا به شدت گرم شد) مصرف کرده در زمستان تنها 30 م م م در اختيارش قرار مي گيرد. البته قرار است مابه التفاوت آن را سوخت مايع در اختيارشان قرار دهند که آن هم با مشکلاتي که در حمل و نقل سوخت به وسيله تانکرها در يخبندان دارد. ضمن اينکه بايد مبالغ زيادي صرف حمل و نقل شود. در مجموع ضمن اينکه ذخاير نيروگاهي از نظر سوخت مايع بد نيست اما اعتقاد داريم که امکان رساندن سوخت مايع به طور کامل در حد مورد نياز نيروگاهي ها وجود ندارد بنابراين برداشت کميسيون انرژي اين است که زمستان امسال مردم بايد در مصرف خيلي دقت کنند چون با کمبود گاز مواجه هستيم و قطع شدن گاز به احتمال خيلي زياد اتفاق مي افتد. اگر بخواهيم مشکلي به وجود نيايد بايد در مصرف دقت کنيم. در بهترين شرايط اگر همه سيستم ها خوب کار کنند و گاز در لوله ها باشد و کمپرسورها و ايستگاه هاي تقويت فشار درست عمل کنند 170 م م م کمبود گاز در زمستان وجود دارد که بايد مردم با کم مصرف کردن از قطع شدن گاز صنايع جلوگيري کنند چون اگر گاز صنايع قطع شود، کارگران بيکار و مشکلات زيادي به وجود مي آيد.

-به نظر شما آيا ميزان توليد به 530 م م م مي رسد ؟

اين موضوع محل بحث است. در حال حاضر چاه هاي فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي آماده بهره برداري نيست (فاز 10 که به هيچ وجه آماده نيست و چاه هاي فاز 9 را هم تلاش مي کنند تا زمستان به بهره برداري برسانند). گازي هم که قرار است از پالايشگاه فاز 9 وارد شبکه توزيع شود از فاز 6 تامين و وارد شبکه مي کنند بنابراين فازهاي9 و 10 فعلاً مستقلاً گازي ندارند.

-اطلاع داريد فازهاي 7 و8 پارس جنوبي نيز به صورت کامل به بهره برداري نرسيد؟

بله. اين فازها کامل نيست تنها فاز 6 گاز دارد.

-آقاي دکتر حتماً هم در جريان هستيد فازهاي 6 تا 8 پارس جنوبي براي تزريق به مخازن نفتي تعريف شده است؟

درست است. اما به خاطر کمبود گاز قرار است بعد از تصفيه در پالايشگاه فاز 9 وارد شبکه گاز رساني شود. براي وزارت نفت دعا مي کنيم که بتواند به اهدافش در زمستان برسد البته مسوولان وزارت نفت بايد توجه کنند در حوزه گاز رساني همه چيز با هم همزمان کار نمي کنند و احتمال بروز مشکلات فني را هم بدهند. در هر صورت اميدوارم اتفاقي مثل پارسال نيفتد. لازمه آن هم اين است که در مذاکرات با ترکمنستان به نتايج خوبي برسند فعلاً که عنوان مي کنند در حال مذاکره هستيم. اينکه چقدر اميدوار کننده است براي ما محل سوال است و منتظريم وزارت نفت يک پاسخ روشني در اين زمينه به ما ارائه کند. البته آن گونه که در مطبوعات خوانديم ترکمان ها بحث شناور بودن قيمت را مطرح کردند که منطق خوبي نيست به خاطر اينکه در زمستان طبيعي است که قيمت گاز ممکن است افزايش پيدا کند و به شکل عجيبي ترکمنستان قيمت را زياد کند. در هر صورت معتقدم اين قرارداد بايد به نتيجه برسد، ضمن اينکه ايران موظف است به ترکيه نيز گاز بدهد، خلاصه اگر مجموعه وقايع را ببينيم ملاحظه مي کنيد وضعيت موجود همراه با ريسک است و کاملاً روشن نيست. من اصولاً با نظر مسوولان وزارت نفت و گاز که اظهار مي کنند در زمستان اصلاً قطع گاز نداريم، مخالفم. به نظر من مشکل خواهيم داشت. چطور مي توانيم بگوييم مشکل نداريم در حالي که قرار است گاز صنايع قطع شود و همين چند روز پيش که فشار مصرف بالا رفت گاز نيروگاه آبادان قطع شد. بنابراين بهتر است مردم را نسبت به عواقب مصرف بي رويه آگاه تر کنيم و ضمن ندادن وعده غيرواقعي نظم بيشتري به رفتار مصرف کننده بدهيم.

-شما مطرح کرديد پذيرفتن قيمت شناور از سوي ايران دست ترکمان ها را باز مي گذارد اگر امکان دارد دليل تان را در اين زمينه توضيح دهيد؟ ضمن اينکه طبق آخرين اخبار ترکمان ها يک بار ديگر قيمت ثابت را مطرح کردند نظرتان در اين باره چيست؟

قيمت شناور امکان بازي با طرف ايراني را در شرايط حاد (مثل آنچه در زمستان سال گذشته رخ داد) براي ترکمنستان به وجود مي آورد و نتيجتاً ممکن است مجبور به پرداخت هاي غيرواقعي و بالا به آنها شويم. يعني طرف خارجي دست خود را باز و امکان دريافت بالا را براي خود ايجاد مي کند. اگر تغييري در نظرات طرف خارجي رخ داده باشد کميسيون انرژي از آن بي اطلاع است چون اصولاً وزارت نفت اطلاع رساني خوبي به کميسيون نمي کند و اطلاعات ما عمدتاً از طريق مطبوعات است.

-آيا درباره قطع گاز در زمستان و تامين آن با مسوولان وزارت نفت جلسه يي داشته ايد؟ نتايج اين جلسات چه بوده است؟

بله. هم با مسوولان وزارت نفت و هم با مسوولان وزارت نيرو در مورد تامين سوخت زمستان جلسه داشته ايم حتي يک جلسه با حضور رئيس مجلس، موارد ضروري را تذکر داده ايم. دو نفر هم از اعضاي کميسيون آقاي ناصري نژاد و آقاي سازدار مسوول پيگيري مسائل مرتبط با سوخت زمستان هستند.

-از هر زاويه يي که به زمستان و تامين گاز فکر مي کنيم نتيجه يي جز قطع گاز استنتاج نمي شود. امسال نيروگاه هاي برقابي نيز مانند سال گذشته به مدد وزارت نفت نمي آيد. اين موضوع چقدر تاثير گذار است؟

به دليل پايين آمدن سطح آب، نيروگاه هاي برقابي کاملاً از مدار خارج شدند. به نظر مي رسد تاثير آن اندک باشد. اما به هر دو وزارتخانه اعلام کرديم بايد تامين انرژي در زمستان را جدي بگيرند خيلي از مناطق سردسير مدت ها است در حال ذخيره سازي نفت سفيد هستند و در واقع شرکت پالايش و پخش توزيع آن را در مناطق سردسير آغاز کرده است.

-اما بسياري از شهروندان از اين توضيح گله مندند و معتقدند تنها در صورتي مي توانند نفت سفيد بخرند که از وزارت نفت حواله تهيه کنند؟

اين گونه نيست. شرکت پالايش و پخش در حال توزيع کردن نفت سفيد در مناطق سردسير است. البته در نواحي مرزي به دليل قاچاق کمي مشکل وجود دارد. خوشبختانه مقدار زيادي نفت سفيد توزيع شده و هنوز هم در حال توزيع شدن است. مساله اساسي نحوه مصرف کردن است که بايد با ملاحظه صورت گيرد.

-اما زيربناها آماده نيست؟

يک بخشي زيربنا و يک بخشي فرهنگ است.

-اما در اين زمينه فرهنگسازي نشده است ؟

تصور اين است که بايد خانه را آنقدر داغ کرد که بتوان با لباس راحت و تابستاني در خانه و در فصل زمستان گشت در حالي که اين گونه نبايد باشد. بايد پذيرفت در زمينه فرهنگسازي نيز کار زيادي صورت نگرفته و در واقع انتظار از مردم در اين سطح بي مورد است. در واقع مردم گناهي ندارند که در سرماي زير صفر درجه از مصرف گاز بي بهره باشند. با آقاي ضرغامي در اين زمينه صحبت و تاکيد شده در زمينه آگاه سازي و اطلاع رساني به مردم در زمينه مصرف انرژي به خصوص در زمستان حتماً در تلويزيون توضيح دهند اگر واقعاً گاز زياد مصرف شود، قطعي گاز خواهيم داشت حتي اگر مردم زياد هم گاز مصرف نکنند قطعي خواهيم داشت مثلاً اگر در تهران زياد مصرف شود، ممکن است در شمال يا غرب مردم با مشکل مواجه شوند بنابراين همه بايد دست در دست هم دهند تا زمستان بدون مشکل در بخش هاي مختلف سپري شود. کسي نمي گويد مردم گناه دارند ولي همه بايد در مصرف صرفه جويي کنيم. وزارت نفت و نيرو که عمدي براي قطع گاز يا برق ندارند. مردم مي دانند که بخشي از قطع گاز سال گذشته شمال به خاطر ترکمنستان بود.

10 عضو طالبان به اتهام جنگ با تحصيل دختران دستگير شدند
اقرار مزدوران طالبان به اسيدپاشي بر چهره دختران
گروه بين الملل؛ روز چهارشنبه 22 آبان در قندهار مثل هميشه دختران و پسران در راه مدرسه بودند، شماري از آنان هشدارهاي تکراري والدين شان را مبني بر اينکه خيابان را به سرعت بپيمايند و در کنار اتومبيل هاي رها شده نايستند تا خداي ناکرده گرفتار يک بمب گذاري کور نشوند، در ذهن خود مرور مي کردند و اندکي ترس در چشمان شان هويدا بود. در نزديکي يکي از مدارس دخترانه شهر به نام ميرويس نيک، شماري از دختران دبيرستاني در صبح دلپذير پاييزي خوشحال از اينکه به مدرسه رسيده اند و هيچ اثري از بمب گذاري احتمالي وجود ندارد، با يکديگر سخن مي گفتند، غافل از اينکه حادثه يي دهشتناک در شرف وقوع است. آهسته حرکت مي کردند تا چند دقيقه يي را که به زنگ دبيرستان مانده است، پشت سر بگذارند. همين غفلت باعث شد موتورسيکلتي خود را به آنان برساند، بايستد و مردي که بر ترک آن نشسته بود، صورت هايشان را نشانه رود و لحظه يي بعد سوزش ناشي از اسيد را حس کنند. اما اين تمام ماجرا نبود. ماجرا از اين قرار بود که اسيدپاش ها روزهاي متوالي آنان را زير نظر گرفته بودند تا فرصتي طلايي براي مبارزه با علم و دانش که به عقيده آنان زنان بايد بي بهره از آن باشند، بيابند و اين لحظه فرا رسيده بود. گزارش آن روز پليس قندهار حاکي بود که حادثه اسيدپاشي دقايقي بعد از يک انفجار بزرگ که طي آن شش نفر در کنار ساختمان استانداري کشته شده بودند، اتفاق افتاد؛ اتفاقي که 15 دختر دبيرستاني کم و بيش قرباني آن بودند. البته پليس اعلام کرده بود که مقنعه و پوشش اسلامي دختران به کمک شان آمده و باعث شده بود در برابر اسيد کمتر آسيب ببينند. ولي اين پرسش را هم مطرح کرده بود که وقتي اين دختران پوشش کامل اسلامي داشته اند، طالبان با چه هدفي آنان را هدف قرار داده است که بعداً گفته شد اين جماعت با تحصيل دختران و زنان مخالفند چرا که در زمان حکومت طالبان مدارس دخترانه افغانستان تعطيل شده بود. عطيفه 16 ساله يکي از دختران آسيب ديده بعداً در بيمارستان گفت؛ ما قدم زنان به مدرسه مي رفتيم که ناگهان دو مرد ناشناس سوار بر موتورسيکلت به ما نزديک شدند و بعد چيزي جز سوزش صورت هايمان و فرياد بچه ها را به ياد نمي آورم. پليس در گزارش خود آورده است دو مرد ناشناس، اسيد را در تفنگ هاي آبپاش که اسباب بازي بچه ها است، ريخته بودند و به همين سبب توانستند صورت هاي دختران را نشانه روند. عطيفه سپس گفت؛ من نمي دانم چرا بايد کسي به صورت ما اسيد بپاشد. مي دانيم قندهار جاي امني نيست، ولي ما نمي توانيم در خانه بمانيم. مي خواهيم درس بخوانيم. ما در آن روز لباس فرم مدرسه را پوشيده بوديم؛ شلوار سياه، پيراهن سفيد، مانتوي سياه و مقنعه سفيد. وي مي افزايد؛ هيچ کس تا آن روز به ما هشدار نداده بود. اصولاً ما نبايد دشمن داشته باشيم. من مي ترسم در بازگشت از بيمارستان به مدرسه بروم. عطيفه از ترس مي گويد و در خبرهاي بعدي متوجه مي شويم که اين ترس بي مورد نيست. روز بعد از حادثه گزارشي رسيده بود که 1500 دانش آموز دختر دبيرستاني به مدرسه نرفته اند. در واقع طالبان به آنچه خواسته، رسيده؛ 1500 دانش آموز را از تحصيل واداشته است. محمود قدوي مدير مدرسه ميرويس روز پنجشنبه که مدرسه را خالي از محصل ديد، گفت؛آنان که اسيد پاشيده اند، دشمن موجوديت افغانستان به شمار مي روند و از آن مهم تر دشمن علم و دانش. آنان جوانان ما را بي سواد مي خواهند بار بياورند. دبيران و دانش آموزان از آمدن به دبيرستان ترس دارند. آنان گفته اند تا زماني که امنيت مدرسه تامين نشود، سر کلاس نخواهند رفت. فيلم هايي که حداقل از دو دختر محصل گرفته شده، نشان مي دهد شوکه شده اند. يکي از آنان که تمام صورتش سوخته است، حتي قادر نيست چشم هايش را بگشايد. گرچه به علت عمق فاجعه طالبان اعلام کرد حمله با اسيد کار اين گروه نبوده است ولي دولت افغانستان در اطلاعيه يي يادآور شد اين حمله کار غيرمسلمانان و دشمنان افغانستان است؛ جمله يي که معمولاً درباره طالبان به کار گرفته مي شود. در اطلاعيه دولت افغانستان همچنين آمده بود؛ اميدواريم دختران دانش آموز ما همچنان تحصيل خود را دنبال کنند. ما به شدت اين حمله اسيدي را محکوم مي کنيم و اميدواريم تروريست ها را دستگير کرده، تحويل عدالت دهيم و به سزاي اعمال شان برسانيم. بعداً عوامل اسيدپاشي دستگير مي شوند و مشخص مي شود به دستور طالبان انجام شده است؛ دستوري که قبلاً نيز نشانه هاي آن ديده شده بود. ديروز اعلام شد که همزمان با روز مبارزه با خشونت عليه زنان در جهان، 10 تن از مزدوران طالبان که به صورت دختران دانش آموز اسيد پاشيده بودند دستگير شده اند. خبر دستگيري را در صفحه جهان بخوانيد.
دادستان تهران درخواست کرد
اعدام براي جاسوسان اسرائيل

گروه سياسي؛يک روز پس از آنکه محمدعلي جعفري فرمانده کل سپاه از شناسايي و دستگيري يک شبکه جاسوسي رژيم صهيونيستي که به گفته وي در زمينه جمع آوري اخبار هسته يي و مراکز نظامي ايران فعاليت مي کردند خبر داد، دادستان تهران با برگزاري نشستي تاکيد کرد که «براي جاسوسان دستگير شده موساد تقاضاي اعدام خواهد کرد.» سعيد مرتضوي در نشست روز گذشته با خبرنگاران به تشريح جزئيات اين جاسوسي پرداخت و گفت که «هر سه فرد دستگير شده ايراني هستند و آموزش هاي لازم را در تل آويو ديده اند که با تلاش حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران اين شبکه شناسايي و عوامل آن دستگير شدند.»البته وي توضيح داد اولين عضو اين شبکه حدود شش ماه پيش دستگير شد که از آن زمان اقدامات اطلاعاتي شروع شد. مرتضوي ادامه داد؛ «هم اکنون نيز دستگيرشدگان سه نفر هستند و افرادي که در حلقه حفاظتي آزاد ند به اندازه دستگيرشدگان هستند.» مرتضوي اهداف سرويس موساد در سطح کشور را موضوعاتي از قبيل ترور برخي از دانشمندان نظامي کشور، انفجار برخي از پايگاه هاي نظامي، موشکي و استراتژيک کشور عنوان کرد و گفت؛ چون در ابتداي فعاليت، حفاظت چتر اطلاعاتي خود را بر اين شبکه باز کرد تمامي ارتباط هاي اين شبکه با سرويس ثبت و ضبط و کشف شده است. به گفته وي افراد اين شبکه قبل از اينکه بتوانند اطلاعات مهمي را در اختيار موساد قرار دهند، دستگير شده اند و تنها اطلاعات سوخته را منتقل کرده اند. دادستان تهران با بيان اينکه پرونده از لحاظ قضايي کامل است، اظهار داشت؛ منتظر پايان اقدامات اطلاعاتي و دريافت مطالب لازم در بازجويي ها هستيم تا پس از تکميل پرونده نسبت به محاکمه و صدور راي شايسته اقدام شود. البته مرتضوي بعد از اين سخنان توضيح داد؛ « قانونگذار در ماده 501 قانون مجازات اسلامي تصريح دارد که هر کس نقشه ها، اسرار و تصميمات راجع به سياست داخلي و خارجي کشور را به افراد فاقد صلاحيت ارائه دهد، جاسوس است و همچنين در ماده 508 قانون مجازات، قانونگذار تصريح کرده هر کس با دول متخاصم همکاري کند، اگر نوع همکاري در حد محاربه باشد، مجازات اعدام است و اگر محاربه نباشد تا 10 سال حبس مجازات در نظر گرفته خواهد شد. چون اين شبکه با اسرائيل ارتباط مستقيم داشته و قطعاً اسرائيل از متخاصمان ايران است در کمتر از سه يا چهار هفته مجازات قانوني اعدام براي آنها درخواست خواهد شد.» وي در ادامه در خصوص شروع کار اين شبکه گفت؛ شروع کار اين شبکه به اين صورت بود که يکي از افرادي که سابقه عضويت در بسيج را داشته، موساد آن را شناسايي و روي آن کار مي کند. يکي از کنسولگري هاي اسرائيل در منطقه با اين فرد ارتباط مي گيرد و وي را جذب مي کند و بعد از آموزش هاي لازم، اين فرد مجبور مي شود افراد بيشتري را جذب و براي جاسوسي ساماندهي کند.

مرتضوي گفت؛ موساد 17 جلسه اطلاعاتي براي اين افراد برگزار کرد . اين آموزش ها در چهار کشور انجام شده است که متاسفانه برخي از اين کشورها همسايه ما هستند. بعد از هفده جلسه اطلاعاتي، چهار يا سه جلسه آموزش عملياتي در رژيم صهيونيستي در شهرهاي هرتزليا و کيسليا براي اين افراد توسط افسراني به نام هاي پيتر، سالي، سامي، زکي و خسرو برگزار شده است.وي ادامه داد؛ به اين افراد در عمليات ميداني، عمليات ترور، انفجار اماکن، عمليات هاي رانندگي حرفه يي با موتور و ديگر وسايل نقليه، آموزش با دوربين هاي مخصوص، ماهواره و وسايلي که براي تخريب و ترور لازم است، آموزش هاي لازم داده شده بود.مرتضوي ادامه داد؛ به محض اينکه اين سرويس کار خود را به صورت عملياتي شروع کرد و اولين فرد شبکه براي ظهور و بروز وارد کشور شد، حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران با توجه به اينکه ماموريت اين فرد نزديک شدن به برخي فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، پايگاه هاي موشکي سپاه پاسداران و محل هاي مسکوني از جمله شهرک محلاتي بود، سريعاً شناسايي شدند و طي گزارشي به مراجع قضايي اعلام شد که احتمالاً اين فرد جذب سرويس موساد شده است.دادستان عمومي و انقلاب تهران ادامه داد؛ دادسراي تهران دستور تحت نظر و جلب فرد را صادر کرد که در مرحله اول شخص بازداشت و در چرخه اطلاعاتي حفاظت اطلاعات سپاه قرار گرفت و بر اساس توصيه هاي حفاظتي براي شناسايي افراد ديگر شبکه وارد عمل شديم که در نهايت اعضاي اين شبکه شناسايي و فرد دوم اين شبکه نيز شناسايي، دستگير و در چرخه همکاري اطلاعاتي قرار گرفت.مرتضوي گفت؛ در چند هفته گذشته زماني که سرويس موساد احساس کرد اين گروه مورد شناسايي قرار گرفته و مظنون به شناسايي شدند به افراد اين شبکه دستور داد وسايل مهم جاسوسي را نابود کنند و از بين ببرند. يکي از روش ها اين بود که وسايل را خرد کنند و آتش بزنند و فيلم آن را براي موساد جهت اطمينان خاطر از دست نيافتن سرويس هاي اطلاعاتي ايران به اين وسايل ارسال کنند که خوشبختانه قبل از اينکه اعضاي شبکه بتوانند دستور را اجرايي کنند، سيستم اطلاعاتي کشور با اخذ اين اطلاعات وارد عمل شده و وسايلي که قرار بود منهدم شوند، ثبت و ضبط شد.وي گفت؛ بسياري از خواسته هاي موساد از اين شبکه توسط حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در پرونده ثبت و ضبط شده است.

فصل ادبيات آغاز شد
جايزه گلشيري، رمان برگزيده ندارد



گروه فرهنگي؛ با اعلام نامزدهاي هشتمين دوره جايزه بنياد هوشنگ گلشيري، معرفي برندگان نهايي گام اول و معرفي داوران والس ادبي، حوزه ادبيات داستاني روز گذشته يکي از خبرسازترين حوزه ها بود. عدم معرفي کانديدا در بخش رمان جايزه بنياد گلشيري و قرار گرفتن نيکي کريمي به عنوان يکي از داوران جايزه ادبي از اتفاقات خبرساز اين حوزه است. عدم اعلام کانديدا در بخش رمان جايزه بنياد گلشيري در حالي صورت مي گيرد که بنابر اعلام اين جايزه، 80 رمان در مرحله نظرخواهي بررسي شدند. جايزه روزي روزگاري يکي از جايزه هاي ادبي که همزمان با نمايشگاه کتاب نتايج خود را اعلام مي کند، امسال به هيچ رماني جايزه نداد. تدارک و اجراي دوره هشتم جايزه هوشنگ گلشيري را کميته جايزه متشکل از يونس تراکمه (داستا ن نويس)، عبدالعلي عظيمي (شاعر و عضو هيات مديره بنياد گلشيري) و نسترن موسوي (مترجم و پژوهشگر مسائل زنان، عضو هيات مديره بنياد- دبير و سخنگوي کميته) بر عهده دارد. 27 داستان نويس در مرحله نظرخواهي از ميان 45 نفري که با آنها تماس گرفته شد، طبق فرم نظرخواهي به آثار منتشر شده در دو حوزه مجموعه داستان و رمان راي داده اند و از اين ميان کانديداهاي دريافت اين جايزه معرفي شدند. عدم معرفي کانديدا در حوزه رمان نيز بنابر جمع بندي اين آرا صورت گرفته است. به گفته دبير هشتمين دوره جايزه بنياد هوشنگ گلشيري، تنها يک عنوان «رمان اول» به مرحله پاياني راه يافته که در صورت کسب امتياز در مراسم پاياني اهداي جوايز معرفي مي شود. در بخش مجموعه داستان «عشق روي چاکراي دوم» نوشته ناتاشا اميري، «مرکز خريد خاطره» از فرشته ساري، «تقديم به چند داستان کوتاه» اثر محمدحسن شهسواري، «اژدهاکشان» نوشته يوسف عليخاني و «ها کردن» از پيمان هوشمندزاده کانديداي دريافت جايزه هستند. در بخش مجموعه داستان اول پنج اثر نامزد دريافت هشتمين جايزه بنياد هوشنگ گلشيري شده اند که عبارتند از؛ «چيزي در همين حدود» نوشته به روژ ئاکره يي، «پشت سرت را نگاه نکن» از فارس باقري، «مردي که گورش گم شد» نوشته حافظ خياوي، «آن گوشه دنج سمت چپ» از مهدي ربي و «قلعه پرتغالي ها» نوشته عباس عبدي عناوين اين مجموعه ها هستند. «مجموعه داستان اول» به آثاري گفته مي شود که نويسندگان شان پيشتر اثري در ايران منتشر نکرده باشند. بنياد هوشنگ گلشيري در مرحله نظرخواهي با 45 منتقد و داستان نويس تماس گرفته و آنها نيز فرم ها و آراي خود را در اختيار اين بنياد قرار داده اند. سيمين دانشور، علي اشرف درويشيان، محمود دولت آبادي، سيمين بهبهاني، بهمن فرمان آرا، محمد حقوقي، عباس مخبر، ابوالحسن نجفي، ايرج کابلي، ضياء موحد، فرزانه طاهري و حسين سناپور هيات امناي اين بنياد هستند.

بنياد گلشيري قرار است در صورت يافتن مکاني مناسب، مراسم خود را اواخر آذرماه برگزار کند. جايزه بنياد هوشنگ گلشيري در حالي به رمان امسال جايزه نمي دهد که جايزه والس ادبي نيز با توجه به موانع موجود بر سر راه چاپ رمان هاي نويسندگان، در چهارمين دوره اش، به رمان هايي جايزه خواهد داد که امکان انتشار پيدا نکرده اند. سعيد طباطبايي دبير جايزه ادبي والس، در نشستي که روز گذشته برپا شد، با اعلام تمديد مهلت ارسال آثار گفت؛ در اين دوره ، هيات داوران ما با نگاه هاي مختلفي حضور دارند و صرفاً نويسندگان به داوري آثار نمي پردازند. کريستف بالايي، شهلا زرلکي، مديا کاشيگر، نيکي کريمي و شهريار وقفي پور هيات داوران اين دوره از جايزه ادبي والس هستند که اين داوران به جريان ادبي روز دنيا آشنايي دارند. او با بيان اينکه تاکنون 37 اثر به اين جايزه رسيده است، از تمديد مهلت ارسال آثار تا 15 آذرماه خبر داد و افزود؛ دليل تمديد مهلت ارسال آثار اين بود که کساني مي خواستند آثارشان را که نيمه تمام مانده بود، تمام کنند. بعضي ها نيمي از رمان شان را نوشته بودند ولي انگيزه کافي براي نشر نداشتند و آن را نيمه کاره رها کرده بودند، به همين دليل ما نيز مهلت ارسال آثار به جايزه را تمديد کرديم. طباطبايي ادامه داد؛ تاکنون 10 تا 15درصد آثار ارسال شده به جايزه، از خارج از کشور بوده است و همچنين از شهرستان ها هم استقبال خوبي داشته ايم. طي بررسي که دبيرخانه جايزه انجام داده است، به اين نتيجه رسيده ايم که کيفيت آثار ارسالي به جايزه نيز بسيار بالاست. او همچنين درباره شيوه داوري جايزه گفت؛ شيوه داوري اين جايزه، يک مرحله يي است و تک تک آثار را به داوران مي دهيم. سقف امتيازات، 100 امتياز است که جمع امتياز داوران در انتخاب يک اثر، معيار است. اثري که بيشترين امتياز را کسب کرده است به عنوان برگزيده اعلام خواهد شد و در نهايت نيز ليست امتيازات را اعلام خواهيم کرد. طباطبايي يادآور شد؛ تا اين جاي کار، تعداد رمان هاي رسيده بيشتر از رمان هاي منتشرشده در سال قبل است. اين در حالي است که خيلي از نويسندگان نيز اطلاعي از اين جايزه ندارند يا دوست ندارند در جوايز ادبي شرکت کنند، بنابراين جايزه والس کل رمان هاي منتشرنشده ما نيست بلکه تنها بخشي از آن را پوشش مي دهد. او سپس به رمان هاي منتشرشده در سال هاي 85 و 86 اشاره کرد و گفت؛ در دو سال گذشته، هر سال، 25 رمان قابل بررسي منتشر شد که اين تعداد نسبت به سال هاي گذشته کاهش بسياري يافته است. طباطبايي يکي از دغدغه هاي نويسندگان براي نوشتن رمان را مساله انتشار کتاب دانست و يادآور شد؛ مميزي ناشران، عدم سرمايه گذاري خصوصي در بخش ادبيات، مميزي ارشاد، شمارگان کم کتاب، توزيع نامناسب، نبود تبليغات موثر از رسانه هاي تاثيرگذار و عدم تامين اقتصادي نويسنده باعث شده وضعيت کتاب در ايران نابسامان باشد. او تصريح کرد؛ از دلايل برگزاري اين جايزه، اعتراض به وضعيت انتشار کتاب بوده است. اگر از تاريخ اين دوره نتوانيم کتاب موثري بر جاي بگذاريم، در آينده، خلاء فرهنگي بسياري خواهيم داشت کما اينکه در گذشته، اگر در دوره يي، کتاب منتشر نشده است، از آن دوره شناخت کافي نداريم اگر بسياري از آثار در مميزي اصولي مطابق عرف جامعه بررسي شوند، مشکلي براي انتشار ندارند، در حالي که بسياري از آنها در ارشاد منتظر مجوزند. او عنوان کرد؛ ما اعتراض خود را به انجام مميزي قبل از چاپ کتاب و آن هم به صورت سليقه يي که در حال جريان است، اعلام مي کنيم و از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تقاضاي همکاري براي نشر کتاب و رفع مسائل نشر را داريم. همچنين از ديگر نهادها، مانند اتحاديه کتابفروشان و ناشران که مي توانند نقش زيادي در جايزه ما داشته باشند، تقاضاي همکاري داريم. از رسانه هاي تصويري از جمله صدا و سيما مي خواهيم در معرفي کتاب نقش داشته باشند. از نمايندگان مجلس مي خواهيم به وضعيت نشر توجه کنند و در اين باره دغدغه فرهنگي داشته باشند. همچنين از مراجع عظام و تقليد مي خواهيم درباره مميزي کتاب که از حق معنوي نويسنده ممانعت مي کند، استفتا شود.برگزيدگان دومين دوره جايزه گام اول دوشنبه شب در استان هرمزگان معرفي و تشويق شدند. محسن پرويز معاون امور فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خطاب به برگزارکنندگان جايزه گام اول در اين مراسم گفت؛ برگزيدگان را رها نکنيد و در آينده ساير آثار آنها را پيگيري و در مسير راه آنها را مورد حمايت و تشويق قرار دهيد. گفتني است برنده جايزه گام اول در اولين دوره، تنها مجوز چاپ نخست را داشت و گويا اصلاحيه هايي برآن براي چاپ دوم وارد شده بود که شنيده مي شود، سرانجام مجوز انتشار مجدد آن بدون انجام هيچ اصلاحيه يي منتشر شود. اما اسامي برگزيدگان دوره دوم جايزه گام اول که از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي شود، به اين شرح است؛

برگزيدگان کشوري؛کبري بابايي، حوزه شعر کودک و نوجوان با اثر «ستاره ات گم شد»، بهروز رضايي کهريز، حوزه داستان کودک و نوجوان با اثر «آرزو هاي يک چوب» ،حميرا يزدان بخش شايسته تقدير گروه کودک و نوجوان با اثر «هزاران هزار پروانه سفيد»،پانته آ صفايي، حوزه شعر بزرگسال با اثر «خوش به حال آهوها»،شراره کامراني با اثر «خطوط شکسته»،مجيد پورولي کلشتري حوزه ادبيات داستاني بزرگسال با اثر «ما از دوکوهه آمديم، اينجا غريبيم»،ماريا تبريزپور با اثر «يک کفش راحتي براي ادامه زندگي»

برگزيدگان استان هرمزگان ؛اکرم فلاح پور، حوزه داستان کودک با اثر «شکارچي مهربان»،غلامرضا طريقي، حوزه شعر بزرگسال با اثر «هر لبت يک کبوتر سرخ است»،مهتاب گنجعلي، حوزه داستان بزرگسال با اثر «من مي خواهم از فردا زندگي کنم». در اين دوره از جايزه گام اول، بيش از 676 اثر به دبيرخانه ارسال شد که 328 اثر مربوط به حوزه شعر بزرگسال،182 اثر داستان بزرگسال، 64 اثر شعر کودک و نوجوان و 103 اثر داستان کودک و نوجوان بود که در سه مرحله داوري شد. جواد محقق دبير علمي دومين جايزه ادبي «گام اول» است و هيات 12 نفره داوران به تفکيک حوزه عبارتند از؛

داستان بزرگسال ؛1- راضيه تجار (سرگروه)، 2- کامران پارسي نژاد (داور)، 3- فيروز زنوزي جلالي (داور) ،شعر بزرگسال؛1- پرويز بيگي حبيب آبادي (سرگروه)،

2-حميدرضا شکارسري (داور)، 3- احمد نادمي (داور) ،شعر کودک؛1-بابک نيک طلب (سرگروه)، 2- شکوه قاسم نيا (داور)،3- جعفر ابراهيمي (داور) ،داستان کودک؛

1- محمدرضا بايرامي (سرگروه)، 2- حميد باباوند (داور)، 3- حسين فتاحي (داور)

بسيج؛ بايدها و نبايدها
محسن ترکاشوند

بسيج نماد فکر و فرهنگي است که عجين شده با نام خميني کبير. انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و ترجمان انوار آن ايثار، شجاعت، تقوا، مقاومت، اخلاص و... را در باور آدميان مي ريزد. بسيج به تدبير رهبر راحل انقلاب تشکيل و از قضاي روزگار همزاد بحران امنيتي حاصل از تغيير بنيادي حاکميت و فروپاشي رژيم ستم شاهي و استقرار نظام جمهوري اسلامي شد، اندک زماني بود که تهاجم وحشيانه ارتش عراق جبهه جديدي را فراروي آن قرار داد. ضمن قدرداني از فداکاري ارتش و سپاه اما حقيقت آن است که بار اصلي دفاع مقدس بر دوش رزمندگاني بود که اکثريت آنها را بسيجيان تشکيل مي دادند. راقم اين نوشتار که افتخار حضور در جبهه را از سال 61 تا پايان جنگ داشتم، شاهدم که گاهي به دليل شايستگي و توانمندي، رده هاي فرماندهي گردان و گروهان را هم به بسيجيان مي دادند ولي به ياد ندارم که پاسداري کمتر از فرمانده رسته در جنگ مسووليت داشته باشد يعني تمامي عناصر رزمي در گردان ها را بسيجيان تشکيل مي دادند. بنابراين سهم عمده خلق حماسه هاي جاودانه و مقاومت جانانه و عمليات هاي متهورانه در طول دفاع مقدس از آن بسيج است؛ بسيجي که از تمام مختلف جامعه و اقشار متفاوت و ديدگاه هاي متنوع تشکيل شده بود.

بي ترديد اين فرهنگ با آن خيل عظيم انسان هاي ويژه يک سرمايه ملي براي کشور و فرصتي لايزال در پشتيباني انقلاب است که در شرايط سخت و فراز و فرودهاي دشوار، همراه بي مزد و منت انقلاب بوده است. تحليل بررسي توان رزمي ارتش بعث عراق و پشتيباني هاي منطقه يي و بين المللي از آن و در عين حال اوضاع به هم ريخته کشور ايران در شروع جنگ تحميلي و ناکام گذاشتن دشمن در دستيابي به اهداف شومش - که حداقل تجزيه خوزستان و حداکثر سقوط نظام جمهوري اسلامي ايران بود - به راستي معرف شاهکار مقاومت و از خودگذشتگي انسان هايي است که تاريخ کمتر به خود ديده است. اگرچه اين سرمايه خدادادي و ميراث گرانبهاي امام به شايستگي و در عمل قدر دانسته نشد - که خود گناهي نابخشودني است - و بسياري از آنها در پيچ و خم زندگي و مشکلات گرفتار آمدند و اگر زخم زبان بعضي خودي نماهاي عاقبت طلب و رزم گريز که بسيجي را بي ترمز مي خواندند و او را تعليم نديده مي پنداشتند بگذريم و جفاي جانسوز آنها را به روز واپسين بسپاريم، عبور از موانع سخت و متحيرکننده پدافندي عراق اعم از زمين هاي مسلح به انواع مين، سيم هاي خاردار، ميلگردهاي هشت پر... تنها از دست مرداني متبحر، جسور و آموزش ديده برمي آيد و درد کوتاهي در قدرداني از فرهنگ بسيج و بسيجيان رزم ديده و خانواده هاي ايثار را به سود حاصل از تجارت سودبخش با خالق خود التيام بخشيم. اگر بودند خيل عظيم بسيجياني که ره صد ساله را يک شبه پيمودند و خود را از وراي زمان با بدريان و حنيفيان و کربلاييان رساندند و هل من مبارزه دشمن را پاسخ دادند و با همه وجود به رهبر خود لبيک گفتند، به واسطه مولفه هاي متعددي بود که وجود داشت که اولين آن خدامحوري بود و امامي با آن صداقت، وجهه يي به آن پاکي و... و فضايي که به برکت راستي و درستي و صداقت، نجابت و سعادت با هم درآميخته بود. اگرچه راه خودسازي و خدمت براي نسل بعد از جنگ مسدود نيست اما هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد و بازوبند بسيجي فقط و فقط شايسته بازوان مرداني است که چشم در چشم دشمن دوختند و بر اردوگاه خصم تاختند و رزم را تجربه کردند ولاغير. تا زنده ايم بايد خاک پاي بسيجيان را سرمه چشم خود کنيم که همه چيز امروز ملت مرهون رزم آن دلاورمردان است و انتظار داريم بسيج و نظاميان را به مذبح سياسي نبريد که هم خلاف سيره امام و هم سوزاننده ريشه جمهوريت نظام و سوءاستفاده از خون هزاران شهيد است.
تشييع کاتب «سلطان و شبان»
پيکر زنده ياد احمد آقالو صبح ديروز با حضور هنرمندان راديو، تئاتر، تلويزيون و سينما از مقابل شبکه راديويي تهران در ميدان ارک تشييع و براي تدفين به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) منتقل شد. آقالو که از گويندگان قديمي راديو بود و نقش آفريني اش در مجموعه «سلطان و شبان» از يادها نمي رود، دوشنبه شب درگذشت. ژاله علو، مرتضي احمدي، رضا کيانيان، حميد سمندريان، هما روستا، توران مهرزاد، سعيد پورصميمي، هرمز هدايت، سيامک صفري، ميکائيل شهرستاني، ايرج راد، صدرالدين شجره، فرزاد حسني، اصغر همت، داود رشيدي، محمد چرم شير و ترانه عليدوستي از جمله چهره هاي شاخصي بودند که در اين مراسم حضور داشتند.
رهبر معظم انقلاب در ديدار ميشل سليمان ابراز کردند
قدرداني از همراهي رئيس جمهور لبنان با مقاومت اسلامي

حضرت آيت الله خامنه يي رهبر معظم انقلاب اسلامي روز گذشته در ديدار ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان و هيات همراه، اتحاد گروه ها و طوايف مختلف لبناني را تنها راه نجات و پيشرفت اين کشور دانستند و تاکيد کردند؛ جمهوري اسلامي ايران معتقد است توان همه گروه هاي لبناني بايد در خدمت قدرت و وحدت ملي اين کشور براي مقابله با خطر رژيم صهيونيستي باشد.به گزارش ايسنا ايشان با قدرداني از مواضع ميشل سليمان در حمايت و همراهي با مقاومت اسلامي و همچنين تلاش ايشان براي برقراري وحدت ملي، و حفظ هويت ملي ارتش افزودند؛ جمهوري اسلامي ايران همواره در کنار لبنان خواهد بود و اميد است گفت وگوهاي انجام شده در اين سفر موجب تقويت بيش از پيش روابط دو کشور شود. رهبر انقلاب اسلامي با تاکيد بر اينکه لبنان با وجود وسعت کم داراي معاني بزرگي است، خاطرنشان کردند؛ يکي از اين معاني بزرگ، همزيستي بسيار نمونه فرقه هاي مختلف ديني و مذهبي در لبنان است.حضرت آيت الله خامنه يي يکي ديگر از معاني بزرگ لبنان را پيروزي تاريخي مردم لبنان بر رژيم صهيونيستي برشمردند و افزودند؛ در طول 60 سال گذشته هيچ يک از کشورهاي اسلامي و عربي نتوانسته بودند در مقابل رژيم صهيونيستي بايستند اما مردم کشور لبنان توانستند اين طلسم را بشکنند و ارتش رژيم اسرائيل را از خاک خود بيرون کنند و آن را شکست دهند.ايشان با تاکيد بر لزوم حفظ وحدت در لبنان به عنوان عامل اصلي پيروزي بر رژيم صهيونيستي خاطرنشان کردند؛ انجام گفت وگو ميان گروه هاي مختلف لبناني که اکنون به رياست رئيس جمهور در جريان است، مثبت ارزيابي مي شود زيرا آينده روشن لبنان در گرو وحدت ملي است.رهبر انقلاب اسلامي تاکيد کردند؛ لبنان با مقاومت در مقابل تجاوزات رژيم صهيونيستي به يک الگو و درس براي ملت هاي مسلمان تبديل شد و در همان ايام جنگ 33 روزه، بسياري از مسلمانان در کشورهاي اسلامي و عربي به نام حزب الله لبنان و به نام سيدحسن نصرالله شعار مي دادند.

حضرت آيت الله خامنه يي حمايت از مقاومت در جهان اسلام و در کشورهاي عربي را بسيار پرمعنا دانستند و افزودند؛ اين روحيه مقاومت را بايد ابتدا در دل هاي خود و سپس در عرصه عمل حفظ کنيم تا اين مسير را ادامه دهيم. ايشان همچنين تروريسم را يک خطر بسيار بزرگ براي لبنان و همه کشورهاي منطقه برشمردند و خاطرنشان کردند؛ اين تروريسم که با پول برخي دولت ها به وجود آمد دامن خودشان را نيز گرفت اما اين دولت ها درس عبرت نگرفته اند و همچنان از تروريست ها حمايت مي کنند. رهبر انقلاب اسلامي با تاکيد بر لزوم اتخاذ روشي درست براي مقابله با تروريسم، به حضور آوارگان فلسطيني در لبنان نيز اشاره کردند و افزودند؛ سياست صحيح، حضور فلسطيني هاي آواره در کشورهاي عربي است اما به هرحال فلسطيني ها بايد يک روزي به خانه خود بازگردند. حضرت آيت الله خامنه يي تاکيد کردند؛ برخي تصور مي کنند بازگشت فلسطيني ها به سرزمين خود محال است، اما اين مساله اتفاق خواهد افتاد. در اين ديدار که آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور نيز حضور داشت، ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان ضمن تشکر و قدرداني از حمايت هاي دولت و ملت ايران از لبنان به ويژه در شرايط سخت جنگ 33 روزه و همچنين بعد از جنگ و دوران بازسازي گفت؛ نقش جمهوري اسلامي ايران در حل مشکلات داخلي لبنان و شکل گيري توافقنامه دوحه نيز بسيار بارز و باارزش بود. رئيس جمهور لبنان ضمن تشريح شرايط سياسي، امنيتي و اقتصادي لبنان تاکيد کرد؛ حضور تعداد زيادي از وزرا از گروه هاي مختلف لبناني در ايران به منظور قدرداني همه گروه ها از نقش مثبت جمهوري اسلامي ايران است. ميشل سليمان مستقر بودن دولت قوي در لبنان را مايه تقويت مقاومت دانست و با تاکيد بر اينکه ارتش لبنان نماد وحدت ملي است، خاطرنشان کرد؛ ارتش به دنبال کرامت و عزت لبنان است و مقاومت، نماد اين کرامت و عزت است.

عناوين اين صفحه
چگونگي تامين گاز براي سوخت زمستان
اقرار مزدوران طالبان به اسيدپاشي بر چهره دختران
اعدام براي جاسوسان اسرائيل
جايزه گلشيري، رمان برگزيده ندارد
بسيج؛ بايدها و نبايدها
تشييع کاتب «سلطان و شبان»
قدرداني از همراهي رئيس جمهور لبنان با مقاومت اسلامي

روزنامه اعتماد
طراحی و پیاده سازی نرم افزار : شرکت ارتباطات نوین فرانام