Home
Contact UsContributors Activities Hooshang Golshiri About

     

 

 

در روز 10 اردیبهشت، از ساعت 3 بعدازظهر، در مراسمی خصوصی از اسماعیل فصیح تجلیل و جوایز برندگان نهمین دوره­ی جایزه­ی هوشنگ گلشیری به نویسندگان برنده اهدا شد.

ابتدا فرزانه طاهری از دریغ بنیاد گفت که نتوانسته چنان که شایسته­ی نام و جایگاه فصیح و نیز مراسم اهدای جوایز برندگان این دوره است در محلی بزرگتر و با حضور همه­ی علاقه­مندان مراسمی را برگزار کند و ناچار شده که پس از تأخیری چندماهه در اعلام برندگان این دوره، به مراسمی کوچک و خصوصی بسنده کند.

 

 

سپس با یادی از اهل قلم که در سال گذشته از میان ما رفتند _ محمد حقوقی (شاعر و از اعضای هیأت امنای بنیاد)، اسماعیل فصیح، مهدی سحابی، شهرام شیدایی، محسین ابراهیم _ خبر درگذشت دکتر علی­محمد حق­شناس را که در دو دوره­ی نخست جایزه­ی گلشیری نیز از داوران این جایزه بود به حاضران داد. همچنین از غیبت لی­لی گلستان، داور این دوره، گفت که به علت درگذشت نعمت حقیقی نتوانسته است در این مراسم حضور یابد. طاهری از اسماعیل فصیح یاد کرد که در روزهای پرالتهاب سال گذشته، در 25 تیرماه 1388، درگذشت و از تصمیم بنیاد برای بزرگداشت نویسندگان معاصر در هر دوره از جایزه گفت که با اسماعیل فصیح آغاز می­شود.  

سپس یونس تراکمه، از اعضای کمیته­ی جایزه­ی گلشیری، درباره­ی ویژگی­های آثار اسماعیل فصیح سخن گفت:

 

 

اسماعیل فصیح در دوم اسفند 1313 در محلۀ درخونگاه (شهید اکبرنژاد فعلی) متولد شد. در دبستان عنصری و دبیرستان رهنمای تهران درس خواند و بعد از گرفتن دیپلم برای ادامۀ تحصیل به آمریکا رفت. او در آمریکا در رشته‌های شیمی و زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و پس از فارغ‌التحصیلی در سال 1342 به ایران برگشت و با توصیۀ صادق چوبک در شرکت نفت ایران در مناطق جنوب کارمند بخش آموزش شد، و در سال 1359 با سمت استادیار دانشکدۀ نفت آبادان بازنشسته شد. فصیح در 25 تیرماه 1388 در بیمارستان شرکت نفت بر اثر عارضۀ مغزی در گذشت.

از اسماعیل فصیح در فاصلۀ حدود 40 سال نویسندگی، 20 رمان، 5 مجموعه­داستان و 9 ترجمه منتشر شده است. اولین رمان او، شراب خام، در سال 1347 توسط انتشارات فرانکلین و با ویراستاری کریم امامی منتشر شد. خودِ فصیح در جایی نوشته است که این رمان را نجف دریابندری به فرانکلین داده است.

شراب خام در برهه‌ای از تاریخ این مملکت منتشر شد که انگار به دلیل التهابات سیاسی حاکم، مخصوصاً در بین روشنفکران و اقشار تحصیلکرده، زمانه مخاطب این اثر نبود. حالا بعد از چهل سال، مخاطب و منتقد ادبیات داستانی فارغ از همۀ باید و نبایدها بهتر می‌تواند به نقد و بررسی این کتاب و سایر آثار فصیح بپردازد؛ کاری که لازم است و به­جد باید پیگیری شود.

 در یک نگاه اجمالی و کلی سه شاخصۀ عمده را در داستان‌های فصیح می‌توان مورد بررسی قرار داد:

  • کارکرد زمان تقویمی در داستان‌های فصیح

  • مشخص بودن جغرافیای محل وقوع حوادث و ماجراها در داستان‌های فصیح

  • پروتوتیپ‌ها و شخصیت‌های واقعی که منشأ خلق شخصیت‌های متعدد در داستان‌های فصیح شده‌اند (که یک نمونۀ خیلی مشخص و معلومش شخصیت جلال آریان است، شخصیت مستقل داستانی که نویسنده بر اساس شخصیت خودش آن‌را خلق کرده بی‌آن‌که کپی برابر اصل باشد).

تا سال‌های سال، و هنوز هم گاهی چنین است، زمان در داستان‌های ایرانی نامشخص و نامعلوم بود و مکان‌های محل وقوع حوادث هم مکان‌هایی بی‌نام و نشان. زمان تقویمی و جغرافیا در داستان‌ها به‌ندرت دیده می‌شد؛ که البته این لازمانی و لامکانی انتخابی بود از طرف اکثر نویسندگان و دلایلی هم داشت که جای بحث و بررسی آن­ها در این‌جا نیست.

ماجراها در داستان‌های اسماعیل فصیح، از همان کتاب اولش شراب خام، اکثراً در روزها و ساعات مشخصی از زمان و در مکان‌های مشخص و معلوم و شناخته­شده‌ای اتفاق می‌افتد و روایت می‌شود. این امر هم موجب باورپذیری بیشتر ماجراها می‌شود و هم به‌عنوان شاهدی و سندی از تاریخ اجتماعی می‌تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

در بین رمان‌های منتشر شدۀ بعد از انقلاب فصیح، به‌نظر من ثریا در اغماء اثر مهمی است؛ از این نظر که فصیح با نحوۀ خلق شخصیت «ثریا»، شخصیتی که هیچ کنشی در طول داستان از او نمی‌بینیم اما محور و مرکز ثقل داستان است، به‌خوبی توانسته هم یک شخصیت داستانی خلق کند و هم در لایه‌های پنهانی‌ترِ داستان و فراتر از یک آدم، او را تبدیل کند به یک ملت، یک مملکت و یک زمان و زمانۀ تاریخی.

اسماعیل فصیح را شاید بتوان نویسنده‌ای آکادمیک نامید. آکادمیک به‌این معنی که او قبل از نوشتن و نویسنده شدن، اصول و مبانی نوعی از داستان‌نویسی را خیلی دقیق و دانشگاهی خوانده، درک کرده و انگار همۀ این اصول و مبانی را به ناخودآگاه خود واگذاشته و بعد همه را فراموش کرده است. شاهد من بر این ادعا ترجمه‌های اوست و ساختار روایی درستی که داستان‌هایش دارد. فصیح در ساختن و ارائۀ شخصیت‌های داستان‌هایش قائل به شناخت روان­شناسانۀ آن‌هاست. در بین کتاب‌‌هایی که ترجمه کرده است پنج کتاب در این مورد است: وضعیت آخر، بازی‌ها، روانشناسی روابط انسانی، ماندن در وضعیت آخر، خودشناسی به روش یونگ، تحلیل رفتار متقابل در روان‌درمانی.  

       

کتاب مهم دیگری هم که فصیح ترجمه کرده است کتاب استادان داستان است؛ کتابی که کمک زیادی می‌کند به شناخت منشأ باورهای داستانی و داستان‌نویسی فصیح.  

اسماعیل فصیح در داستان‌نویسی ایران اگر آدم مهمی است به این دلیل است که داستان‌نویسی برای او امر بسیار مهمی بوده است. از همین‌رو باید نقد و بررسی آثار فصیح خیلی جدی شروع شود، کاری که حتماً دستاوردهایی برای داستان‌نویسی‌مان خواهد داشت.

این را هم نباید ناگفته گذاشت که کاری که ممیزی با کتاب آخر او، تلخکامی، کرد ضربۀ مهلکی بود بر جان و روان این نویسنده که او را از پا انداخت. خودش در این باره می‌گوید: «وفتی به نویسنده‌ای مثل من، که تمام عمرش را فقط نوشته و نوشته، اجازه ندهند که کتاب چاپ کند، پس برای چه و به چه امیدی زنده باشد.»   

فریبا وفی، مژده دقیقی، عنایت سمیعی، ابوالحسن نجفی، حسین کریمی

 

سپس فرزانه طاهری بخشی از نامه­ای را خواند که اسماعیل فصیح پس از انتشار نخستین اثرش، شراب خام، برای همسرش، پریچهر عدالت، نوشته بود:

پریشب نامه­یی از تهران رسید که به من اطلاع دادند که اولین کتاب من «شراب خام» در تهران منتشر شده. دلم می­خواست تو این خبر را از خود من بشنوی تا اینکه ریخت کتاب و اسم مرا پشت شیشه­ی کتابفروشی ببینی. من مطمئنم (گرچه ما هرگز به­طور روشن درباره­ی نوشتن من حرف نزده­ایم) نوشتن من برای تو خبر تازه­یی نیست. تو صدها سحر مرا دیده­یی که با کاغذ و مداد در دنیای خودم بوده­ام. به هرحال کار اول، کار مشکل، حالا تمام شده. من خودم احساس می­کنم اولین سعی­ام را برای کارهای آینده کرده­ام، یعنی خودم را از بالای بلندترین قله­ها پرت کرده­ام، حالا فقط مانده در همان اوج پرواز و پرواز کنم. من هیچ نمی­دانم افتادن از چنین نقطه­یی چه درد و عواقبی دارد، ولی مطمئنم که نمی­ترسم و مطمئنم که درد این افتادن از درد هرگز نپریدن بدتر نیست. من چیزی خلق کرده­ام که عده­ی زیادی را تکان خواهد داد، گروهی مرا دوست خواهند داشت، یک مشت دیگر به من فحش تحویل خواهند داد... ولی آنقدر در کتاب من چیز زیبا و راستی باشد من از کهکشان هم ترس ندارم. نوشتن چیز ساده و آسانی نیست (یعنی خوب نوشتن کار ساده و آسانی نیست). نویسنده­های حقیقی آدم­های تنهایی هستند؛ برای آنها نوشتن رگ ناف به زندگی است. نوشتن یک مرحله عرق ریختن و خون خوردن و بی­خوابی و رنج است. پس چرا؟ من نمی­دانم چرا یک نویسنده می­خواهد با صدای گمشده­ی خود در زمان­های گمشده، با آدم­هایی که او هرگز نخواهد دید و نخواهد شناخت، رابطه برقرار کند؟ چرا؟ ما در ایران هستیم و ایران قربانش بروم با تمام عظمت و زیبایی گنجینه­یادبش (و فراموش نکن که واقعاً داشته) امروز هنوز در خم اول کوچه­یی است که نوشتن مستقل هنری را قبول کند یا حتی بفهمد. ولی این هم یک مرحله­ی گذراست. البته من نه امید دارم و نه مطمئنم که اوضاع بهتر شود و آخر از همه من خودم کسی نیستم که پیغمبر و راهنما یا شوالیه­ی کاذب نجات اوضاع ادبی باشم. ولی مطمئنم تجربه و وجود انفرادی هر کدام از ما راه تازه و رنگ تازه­یی به امکان روشن ساختن (و زیبا ساختن) مساله­ی کلی زندگی است.  

 

امیر حسین­زادگان، علیرضا رمضانی، بابک احمدی، یونس تراکمه،

محمود دولت­آبادی

محمدعلی جعفریه، بهمن فرمان­آرا، حسن کیائیان

 

بنیاد امسال یاد اسماعیل فصیح، داستان­نویس معاصر، را نیز با اهدای لوح و تندیس بنیاد گلشیری گرامی داشت.

در اینجا نویسنده­ی معاصر، محمود دولت­آبادی، متن لوح تقدیر بنیاد برای اسماعیل فصیح را خواند و لوح و تندیس یادبود را به خانم فصیح تقدیم کرد.  

به پاس خاطره­ی اسماعیل فصیح

داستان­نویس بزرگ معاصر  

  • برای اسماعیل فصیح، خالق داستان­های بلند و پرکشش بر بستر فضاهای شهری، آفریننده­ی موقعیت­های هوشمندانه برای برملا کردن جزئیات یک عصر و شناخت رفتارها و امیدها و عشق­ها و هراس­ها و تباهی­های نسلی سرخورده و بی­قرار و آدم­های تکه­تکه­شده؛

  • برای اسماعیل فصیح، روایت­گر آدم­های تنها در رویارویی با عدم امنیت و خشونت اجتماعی، راوی روان­شناسی تاریخی یک ملت در فضای اختناق، و صدای متکثر در ادبیات داستانی معاصر فارسی؛

  • برای اسماعیل فصیح به پاس آثارش که آینه­ی روزگارش بود، جمع اضداد: شوریده و آرام، تندخو و عاصی، سربه­تو و بی­اعتنا، ناآرام و پرخاشجو، ویرانگر و منتقد، آتش و آب، مرگ و زندگی؛

  • برای اسماعیل فصیح که رؤیاهایش همه بلند و آبی بود و آخرین رؤیایش پیش از مرگ، به­یقین، فواره­های بلندی بود که در زمهریر صبحی بلورین به آسمان آبی می­رسند.

  • برای اسماعیل فصیح که جلال آریان­اش تا بدین زبان می­نویسیم و می­خوانیم زنده خواهد ماند.   

بنیاد فرهنگی هوشنگ گلشیری

اردبیهشت 1389  

 

برگزیدگان نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

بخش مجموعه­داستان  

 

پس ازمعرفی ارزیابان و داوران این دوره، نوبت به اهدای جوایز برندگان دوره­ی نهم رسید. ابتدا محمود حسینی­زاد، از داوران این دوره، متن لوح تقدیر حامد حبیبی، نویسنده­ی مجموعه­داستان آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند، برنده­ی مشترک عنوان بهترین مجموعه­داستان سال 1387، را خواند و حامد حبیبی پس از دریافت لوح تقدیر، تندیس، و جایزه­ی نقدی خود، در سخنانش، از دوست و همکارش، جواد ماه­زاده، یاد کرد و بخشی از اثرش را برای حاضران خواند.

بنیاد فرهنگی هوشنگ گلشیری

اردبیهشت 1389

 

داستان‌نویس گرامی

جناب آقای حامد حبیبی

هیأت داوران نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

مجموعه­داستان آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند را به دلیل:    

  • توفیق در برانگیختن احساس قدرتمندِ ترس و ناامنی و عدم قطعیت در خواننده از طریق برهم ریختن وضعیت­های پایدار و ناپایدار و تعلیق ارکان واقعیت ؛

  •  توفیق در خلق فضاهای بکر و متفاوت و گاه کابوس­وار و معلق میان وهم و واقعیت در بستری واقع­گرایانه و با استفادۀ مناسب از مناسبات شهریِ امروز؛

  •  اجرای هوشمندانه و بدون شتابزدگی  داستان­ها و خلق ساختمان مناسب و استفادۀ درست از عناصر داستانی در اغلب داستان­ها؛

  •  پردازش هوشمندانه با زبانی مهارشده و درخورِ  مضامین  و ضرباهنگ مناسب همراه با رگه­های طنز؛

  •  شناخت درست نویسنده از نوع اثر، سازوکارهای اجتماعی و الزامات هستی‌شناسانۀ مضامین خود؛

  •  ترسیم ظریفِ بحران شخصیت­ها با استفاده از واقعیت بیرونی در عینِ غلبۀ ذهن بر عین؛

  •  انسجام و هماهنگی میان داستان­های مجموعه  

برندۀ مشترک عنوان بهترین مجموعه­داستان سال 1387 شناخته است.

قلــمتان بــر دوام بـاد تــا بـازهـم بر غـنای ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.  

 

 

 

 

بنیاد فرهنگی- مطالعاتی هوشنگ گلشیری   

 

هیأت داوران: کامران بزرگ­نیا، سیدمحمود حسینی­زاد، علی خدایی، رضا دانشور، لی­لی گلستان  

 

 

سپس نوبت به پیمان اسماعیلی، نویسنده­ی برف و سمفونی ابری، برنده­ی دیگر بخش مجموعه­داستان رسید. نسترن موسوی، عضو هیأت مدیره­ی بنیاد و دبیر دو دوره­ی جایزه­ی گلشیری، لوح تقدیر، تندیس، و جایزه­ی نقدی را به نیابت از نویسنده، که در سفر بود، به آقای حسن کیائیان، مدیر نشر چشمه، تقدیم کرد. آقای کیائیان در سخنانی از تداوم این جایزه تقدیر کرد.

 

 

داستان‌نویس گرامی

جناب آقای پیمان اسماعیلی

هیأت داوران نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

مجموعه­داستان برف و سمفونی ابری را به دلیل:

  • توفیق در خلق جهانی که در آن  مرز میان خیال و خرافه با واقعیت، انسان با حیوان، مرگ با زندگی از میان برداشته شده است؛

  • توفیق در خلق جغرافیایی بکر و موقعیت­هایی بدیع با بهره­گیری مناسب از عناصر داستانی و زبان و لحنِ در خورِ مضامین داستان­ها؛

  • توفیق در خلق واقع­گرایانۀ فضایی وهم­انگیز و گاه گروتسک انباشته از عدم قطعیت و ترس و تشویش؛

  • توفیق در ترسیم تعامل هولناک طبیعت و انسان و نهایتا همنوایی غریبِ انسان با طبیعت  

 

برندۀ مشترک عنوان بهترین مجموعه­داستان سال 1387 شناخته است.

قلــمتان بــر دوام بـاد تــا بـازهـم بر غـنای ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.  

 

 

 

بنیاد فرهنگی- مطالعاتی هوشنگ گلشیری   

 

هیأت داوران: کامران بزرگ­نیا، سیدمحمود حسینی­زاد، علی خدایی، رضا دانشور، لی­لی گلستان  

 

در بخش مجموعه­داستان اول  
  

در بخش مجموعه­داستان اول، محمود حسینی­زاد، از داوران این دوره، متن لوح تقدیر حامد اسماعیلیون، نویسنده­ی آویشن قشنگ نیست، برنده­ی عنوان مشترک بهترین مجموعه­داستان اول سال 1387، را خواند و لوح تقدیر و تندیس و جایزه­ی نقدی این نویسنده را به او اهدا کرد. اسماعیلیون بخشی از اثرش را برای حاضران خواند.

 

 

داستان‌نویس گرامی

جناب آقای حامد اسماعیلیون

هیأت داوران نهمین دورۀ جایزۀهوشنگ گلشیری

مجموعه­داستان آویشن قشنگ نیست را به دلیل:

  • استفادۀ مؤثر از  جنگ به صورت عنصر محوری و درعین حال در سایه و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن در زندگی شخصیت­ها؛

  • توفیق نسبی در خلق لحن­ در خور شخصیت­ها و افشای درون هر یک به مدد لحن و زبان؛

  • ایجاد حس اندوه بدون درغلتیدن به نوستالژی­های قالبی و برانگیختن رقت قلب؛

  • توفیق در ایجاد کشش روایی و احساس تعلیق با پیرنگ­های مناسب؛

  • آفرینشِ نثری دقیق و تک­گویی­های جذاب و ضرباهنگ مناسب؛

  • پرداخت شخصیت­های متنوع و تلاش برای ترسیم یک نسل؛

  • توفیق در خلق فضاهای نو و تأثیرگذار  

 

برندهء مشترک عنوان بهترین مجموعه­داستان اول سال 1387 شناخته است.

قلــمتان بــر دوام بـاد تــا بـازهـم بر غـنای ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.  

 

 

 

 

 

بنیاد فرهنگی- مطالعاتی هوشنگ گلشیری   

 

هیأت داوران: کامران بزرگ­نیا، سیدمحمود حسینی­زاد، علی خدایی، رضا دانشور، لی­لی گلستان  

 

سپس نسترن موسوی متن لوح تقدیر پدرام رضایی­زاده، نویسنده­ی مجموعه­داستان مرگ­بازی، برنده­ی عنوان مشترک بهترین مجموعه­داستان سال 1387 را خواند و این نویسنده لوح تقدیر، تندیس و جایزه­ی نقدی خود را از علی­اشرف درویشیان دریافت کرد. رضایی­زاده از اینکه در جایزه­ی گلشیری به اولین آثار نویسندگان توجه ویژه می­شود و نیز از ناشر خود، نشر چشمه، برای فراهم آوردن امکان چاپ آثار اول نویسندگان تشکر کرد.

 

 

داستان‌نویس گرامی

جناب آقای پدرام رضایی­زاده

هیأت داوران نهمین دورۀ جایزۀهوشنگ گلشیری

مجموعه­داستان مرگ­بازی را به دلیل:

  • خلق ملموس تأثیرات جنگ و ترجمان آن در داستان­ها به­صورت از دست دادن­ها  و ترس و تشویش فراگیر و حضور قاهرِ مرگ در زندگی روزمره؛

  • بازآفرینیِ نگاه متفاوت یک نسل به مقوله­هایی چون عشق و مرگ و روایت متفاوت آنها؛

  • آزمودن فضاهای متفاوت و توفیق در خلق فضاهای مناسب مضامین داستان­ها؛

  • توفیق نسبی در مهار زبان و به­کارگیریِ طنز و حفظ فاصله با داستان­ها؛

  • ترسیم تجربه­های متفاوت یک نسل زیر سایۀ سنگین مرگ و خشونت؛

  • ایجاد لحن­ها و تجربۀ گونه­های متفاوت داستان­نویسی

برندهء مشترک عنوان بهترین مجموعه­داستان اول سال 1387 شناخته است.

قلــمتان بــر دوام بـاد تــا بـازهـم بر غـنای ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.

 

 

 

 

 

بنیاد فرهنگی- مطالعاتی هوشنگ گلشیری   

هیأت داوران

کامران بزرگ­نیا، سیدمحمود حسینی­زاد، علی خدایی، رضا دانشور، لی­لی گلستان  

 

 

 

 

 

 

درویشیان در سخنانی از هوشنگ گلشیری یاد کرد و از تأثیر نویسندگانی چون او و دولت­آبادی در زندگی حرفه­ای خود گفت و از جای خالی رضا خندان مهابادی، منتقد و نویسنده و از ارزیابان بنیاد در چندین دوره­ی جایزه­ی گلشیری، گفت و به ذکر خاطره­ی همکاری­اش با او در تلاش برای کمک به کودکان کار در شوش پرداخت.

 

 

 

سیمین بهبهانی، ایرج کابلی

محمدحسن شهسواری، حامد حبیبی، حامد اسماعیلیون، احمد غلامی

 

 

سیما مایل­افشار، نسترن موسوی، فرزانه طاهری  

 

 

 

 

بخشی از تک­داستان­های برگزیده­ی این دوره

احمد آرام، «نگاه گاو سهل­الوصول به مینوتورهای خاکستری»، آن­ها چه کسانی بودند

پیمان اسماعیلی، «لحظات یازده­گانه­ی سلیمان»، برف و سمفونی ابری

پیمان اسماعیلی، «میان حفره­های خالی»، برف و سمفونی ابری

حامد اسماعیلیون، «نیما»، آویشن قشنگ نیست

مرجان بصیری، «شهر یک­نفره»، شهر یک­نفره

زهره چترچی، «ما آدم­های بدی نبودیم»، ما آدم­های بدی نبودیم

حامد حبیبی، «اشکاف»، آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند

حامد حبیبی، «اکازیون»، آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند

پدرام رضایی­زاده، «خورشیدگرفتگی»، مرگ­بازی

مهدی مرعشی، «آبی»، نفس تنگ

حمیدرضا نجفی، «فیل شمالی»، دیوانه در مهتاب

فریبا وفی، «در راه ویلا»، در راه ویلا

فریبا وفی، «گرگ­ها»، در راه ویلا

 

محمود دولت­آبادی و علی­اشرف درویشیان

 

در این مراسم برخی از اعضای هیأت امنای بنیاد _ سیمین بهبهانی، علی­اشرف درویشیان، محمود دولت­آبادی، بهمن فرمان­آرا، ایرج کابلی، ابوالحسن نجفی_ جمعی از نویسندگان و منتقدان_ بابک احمدی، سهیلا بسکی، مژده دقیقی، عنایت سمیعی، فریبا وفی، احمد غلامی_ تنی چند از ارزیابان این دوره _ محمد حسینی، علی شروقی، محمدحسن شهسواری_ و جمعی از ناشران_ محمدعلی جعفریه (مدیر نشر ثالث)، امیر حسین­زادگان (مدیر انتشارات ققنوس)، علیرضا رمضانی (مدیر نشر مرکز)، حسین کریمی (انتشارات نیلوفر)، حسن کیائیان (مدیر نشر چشمه)، ساعد مشکی (گرافیست و مدیر نشر مشکی_ طراح لوح­های تقدیر جایزه­ی گلشیری) _حضور داشتند.   

 

عنایت سمیعی، ابوالحسن نجفی، حسین کریمی

 ساعد مشکی، محمدعلی جعفریه، بهمن فرمان­آرا، حسن کیائیان، مختاری، محمود حسینی­زاد

داوران نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

کامران بزرگ­نیا (شاعر و منتقد مقیم آلمان)، محمود حسینی­زاد (داستان­نویس، مترجم و منتقد)، علی خدایی (داستان­نویس مقیم اصفهان)، رضا دانشور (داستان­نویس و نمایشنامه­نویس مقیم فرانسه)، لی­لی گلستان (مترجم و کارشناس هنری ) 

خبرها و واکنشها

پایگاه­های اطلاع­رسانی

www.natoor.com

http://83631.persianblog.ir/post/453

برندگان نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

با به پایان رسیدن داوری نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری، برترین مجموعه­داستان­های منتشرشده در سال 1387 انتخاب شدند.

چنان­که پیشتر نیز اعلام شده بود، بنیاد گلشیری بر آن شده است که تا فراهم آمدن شرایط مطلوب­تر جایزۀ گلشیری را به صورت دوسالانه برگزار ­کند. مطابق اعلام قبلی، امسال فقط مجموعه­داستان­های منتشرشده در سال 1387 بررسی شدند و دورۀ بعدی جایزه به بررسی دو سال رمان اختصاص خواهد داشت.

در مرحلـﮥ اول یا مرحلـﮥ نظرخواهیِ نهمین دورۀ جایزۀ گلشیری، بنیاد بر مبنای نظر کارشناسی نویسندگان و منتقدانی که به­رغم تمامی مشکلات پذیرفتند بنیاد را یاری کنند نامزدهای این دوره را تعیین و معرفی کرد.

نامزدهای دريافت نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری در بخش مجموعه­داستان

(به ترتیب الفبایی نام نویسنده)

مجموعه­داستان (از نویسندگانی که پیشتر در ایران مجموعه­داستان منتشر کرده­اند.)

   1) پیمان اسماعیلی، برف و سمفونی ابری، چشمه

   2) حامد حبیبی، آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند، ققنوس

   3) حمیدرضا نجفی، دیوانه در مهتاب، چشمه

   4) فریبا وفی، در راه ویلا، چشمه

مجموعه­داستان اول (از نویسندگانی که پیشتر در ایران مجموعه­داستان منتشر نکرده­اند.)

   1) حامد اسماعیلیون، آویشن قشنگ نیست، ثالث

   2) مرجان بصیری، شهر یک­نفره، ققنوس

   3) پدرام رضایی­زاده، مرگ­بازی، چشمه

بنیاد همین جا سپاس خود را از خانم­ها و آقایان یونس تراکمه، محمد حسینی، علی خدایی، علی شروقی، محمدحسن شهسواری، عبدالعلی عظیمی، فرهاد کشوری، مهسا محب­علی، نسترن موسوی اعلام می­کند.

در مرحلـﮥ دوم یا مرحلـﮥ داوری، داوران نهمین دوره، آقایان کامران بزرگ­نیا، محمود حسینی­زاد، علی خدایی، رضا دانشور و خانم لی­لی گلستان کتاب­های نامزد دریافت جایزه را بررسی و آرای خود را به شرح زیر اعلام کردند.

برترین مجموعه­داستان­های نهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

(به ترتیب الفبایی نام کتاب)

در بخش مجموعه­داستان اول

آویشن قشنگ نیست، نوشتـﮥ حامد اسماعیلیون، نشر ثالث و مرگ­بازی، نوشتـﮥ پدرام رضایی­زاده، نشر چشمه مشترکا بالاترین امتیاز را کسب کردند.

در بخش مجموعه­داستان

آنجا که پنچرگیری­ها تمام می­شوند، نوشتـﮥ حامد حبیبی، انتشارات ققنوس و برف و سمفونی ابری، نوشتـﮥ پیمان اسماعیلی، نشر چشمه مشترکا بالاترین امتیاز را کسب کردند.

بنیاد گلشیری با سپاس فراوان از داوران این دوره، به نویسندگان برندۀ این دوره تبریک می­گوید و امیدوار است که بتواند با فراهم آمدن امکان برگزاری مراسمی عمومی در بهاری که در راه است جشن داستان را با حضور نویسندگان و خوانندگان و علاقه­مندان ادبیات داستانی معاصر ایران برگزار و در مراسمی جایزۀ نقدی، تندیس و لوح تقدیر را به برندگان اهدا کند. چنان­که پیشتر اعلام کرده بودیم، بزرگداشت زنده­یاد اسماعیل فصیح، داستان­نویس معاصر، نیز در همین مراسم برگزار خواهد شد. تک­داستان­های برگزیدۀ این دوره نیز طی این مراسم اعلام می­شوند. بنیاد امیدوار است بتواند به­رغم وقفه در انتشار مجموعه­های «نقش» در سه دورۀ پیش، «نقش 87-86» را نیز در سال آینده منتشر کند.

بنیاد نوروز را به همـﮥ مردم ایران و به­ویژه اهل فرهنگ تبریک می­گوید و برای همه و به­ویژه برای ادبیات معاصر ایران سالی بهتر و پربارتر آرزو می­کند.

با احترام

بنیاد فرهنگی هوشنگ گلشیری

20 اسفند 1388

 

خبرها و واکنشها

خبرگزاری­ها

http://isna.ir

http://ilna.ir

http://khabaronline.ir

http://www.jamejamonline.ir

http://www.mehrnews.ir

روزنامه­ها  

فرهيختگان

 http://www.farheekhtegan.ir

 http://www.farheekhtegan.ir   گفتگو با پیمان اسماعیلی

 http://www.farheekhtegan.ir   گفتگو با حامد اسماعیلیون

 http://www.farheekhtegan.ir   گفتگو با پدرام رضایی­زاده

پایگاه­های اطلاع­رسانی

http://www.khabgard.com

 

Top